معنی از غذاهای محلی تبریز

حل جدول

از غذاهای محلی تبریز

آش شیله، قابلی


از غذاهای تبریز

قابلی

آش کلم برگ


غذای محلی تبریز

آش شیله، قابلی


از غذاهای محلی

آش ترش


از غذاهای سنتی تبریز

کوفته، کوکوی لوبیا سبز، آش میوه، آش ماست، آبگوشت دیزی سنگی، دویماج، آش گوجه ‌فرنگی، دلمه برگ مو، خورش هویج، آش اوماج


از شیرینی‌های محلی تبریز

آریس

اریس


یکی از غذاهای تبریز

قابلی


از غذاهای محلی تویسرکان

آش کلم قمری، آش رشته دوغ، آش کشکک


از غذاهای محلی شیراز

آش انار، قنبرپلو، کلم پلو، آب پیازک، دوپیازه آلو


از غذاهای محلی گرگان

کدوترشک، گوجه آش

واژه پیشنهادی

غذاهای محلی بجنورد

آش قلیه، اوجز، آش جوشواره، شوره سلمه و قروتو یا آب کشک ، کچه، زیره تو (کاچی)، آش یارمه، قابلی، آش مستووه

لغت نامه دهخدا

محلی

محلی. [م َ ح َل ْ لی ی] (اِخ) محمدبن احمدبن ابراهیم بن احمد شافعی محلی، مکنی به ابوعبداﷲ ملقب به جلال الدین معروف به جلال محلی و جلال الدین محلی. رجوع به جلال الدین محلی شود.


تبریز

تبریز. [ت ِ] (اِ) سفره. (لسان العجم شعوری ورق 299 الف) (ناظم الاطباء). نطع. (ناظم الاطباء):
چنانکه عام شده نعمت فراوانش
به پیش مردم و حیوان همی کشد تبریز.
ابوالمعانی (از لسان العجم ایضاً).
|| میز و کرسی. || نشیمن. (ناظم الاطباء). || نام شعبه ای از موسیقی. (غیاث اللغات).

معادل ابجد

از غذاهای محلی تبریز

2432

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری